The symbolism of green color in Iranian-Islamic culture and art

Document Type : Original Article

Authors

1 Phd.Faculty of Islamic Arts, Tabriz Islamic Art University, Tabriz, Iran.

2 Prof.Department of Graphics, Faculty of Art, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran.

Abstract

Problem definition: Colored symbols are one of the most prominent signs affecting the human beings psyche. Colors have special meanings in relation to the nature, culture, religious beliefs and life experiences. However, they are affected by the temporal and geographical locations, thought, culture, politics, religion and traditions of the people. Artists and poets have also used colored symbols to make their poetic and mental images tangible and to explain inexpressible concepts. The audience can achieve the thoughts and emotions of the artist as well as the subject and theme of the work through analyzing the colors in an artwork. The present study seeks to answer the question that what is the symbolic expression of green color in Iranian culture and art?
Objective: The purpose of this study is to investigate the symbols of green color and analyze the concepts behind it in Iranian-Islamic culture and art and finally acquire better knowledge of Iranian symbolic concepts.
Research Method: The current research has been conducted on a descriptive-analytical manner and comparative methods have been employed for the data analysis. The required information has been collected through searching in the library and internet sources
Results: The green color in Mithraic thought and ritual is sometimes considered as a symbol of sky, moon and water and sometimes that of justice and angel. It was also a symbol of the peasantry in the class system of pre-Islamic society. This color in Islamic thought is also considered as a symbol of heaven and heavenly beings, prophets and imams while being as a  stage of mystical behavior in mysticism and Sufism. Nature, faith, wisdom, youth and vitality, etc. are other symbols of the green color.

Keywords


Article Title [Persian]

نمادشناسی رنگ سبز در فرهنگ و هنر ایرانی – اسلامی

Authors [Persian]

  • کاظم دانش 1
  • محمد خزائی 2
1 دانشجوی دکتری هنر اسلامی. دانشگاه هنر اسلامی. تبریز . ایران
2 استاد گروه ارتباط تصویری، دانشکده هنر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
Abstract [Persian]

بیان مسئله: نمادهای رنگی از بارزترین نمادهایی هستند که روان انسان‌ها را متأثر می‌سازند. رنگ‌ها در ارتباطشان با طبیعت، فرهنگ، باورهای دینی و تجارب زندگی معانی ویژه به خود اختصاص می‌دهند؛ اما در‌هرحال تابع موقعیت‌های زمانی، جغرافیایی، اندیشه، فرهنگ، سیاست، دین و سنت مردم هستند. هنرمندان و شاعران نیز برای ملموس کردن تصاویر شاعرانه و ذهنی خویش و توضیح مفاهیم بیان نشدنی، از نمادهای رنگی استفاده می‌کنند. مخاطب با تحلیل رنگ‌ها در اثر هنری می‌تواند به افکار و عواطف هنرمند و نیز موضوع و درون‌مایۀ اثر دست یابد. اینکه بیان نمادین رنگ سبز در فرهنگ و هنر ایرانی چیست؟ سوالی است که در این پژوهش به آن پاسخ داده می شود.؟
هدف: هدف این پژوهش بررسی نمادهای رنگ سبز و تحلیل مفاهیم نهفته در ورای آن، در فرهنگ و هنر ایرانی- اسلامی و  در نهایت  آگاهی بهتر از مفاهیم  نمادین ایرانی است.
روش تحقیق: این مقاله به شیوه توصیفی، تحلیلی است که در تحلیل داده‌ها از روش مقایسه‌ای و تطبیقی استفاده‌ شده است؛ گردآوری اطلاعات نیز برآمده  از منابع کتابخانه‌ای و اینترنتی است.
یافته­ ها: رنگ سبز در اندیشه و آئین میترایی گاه نماد آسمان، ماه و آب و گاهی در نماد داد و دادگری، فرشته و سروش؛ و همچنین در نظام طبقاتی جامعه قبل از اسلام نماد طبقه کشاورز بود. این رنگ در اندیشه اسلامی نیز نماد بهشت و بهشتیان، پیامبران و ائمه؛ و در عرفان و تصوف به‌عنوان مرحله‌ای از سلوک عارفانه است. طبیعت، ایمان، خرد و دانایی، جوانی و نشاط و... دیگر نمادهای رنگ سبز هستند.

Keywords [Persian]

  • رنگ سبز
  • نماد
  • رنگ
  • فرهنگ و هنر ایرانی اسلامی
-قران مجید
-ابن سعد، محمد بن سعد (1414). الطبقات الکبری. محقق: محمد عبدالقادر عطا. بیروت: دار الکتب العلمیة.
-آملی، مولانا اولیا اله (۱۳۱۳). تاریخ رویان. به تصحیح عباس خلیلی. تهران: کتابخانه اقبال.
-اسماعیل‌پور، ابوالقاسم (۱۳۷۷). اسطوره بیان نمادین. چاپ اول. تهران: سروش.
-اعظمی سنگسری، چراغعلی(۱۳۵۴). نگاهی به سوخرائیان.  گوهر. شماره ۶۳۳. صص۷۲۸ - ۷۳۳
-العظمة‎، نظیر (۱۹۸۲). معراج و نمادگرایی عرفانی. بیروت: دارالبحث
- اقبال، عباس (1309). ذکر بعضی از آثار مفقوده نثر فارسی. مجله شرق. شماره 2. صص 93-103
-باخزری، ابوالمفاخریحیی(۱۳۴۵). اورادالاحباب و فصوص الآداب، (ج۲). به کوشش ایرج افشار. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
-بکری، احمد بن عبدالله (۱۳۷۳) . الأنوار فی مولد النبی ، چاپ اول، قم: الشریف الرضی
-بیرونی، ابوریحانی (۱۳۱۸). التفهیم به تصحیح جلال‌الدین همایی. تهران: ملک
-بهار، مهرداد (۱۳۸۴). پژوهشی در اساطیر ایران. چاپ پنجم. تهران: آگاه.
-بیهقی، محمد بن حسین (۱۳۷۸). تاریخ بیهقی به کوشش خطیب رهبر. تهران: قطره
-تاج واردی، زرین ؛ مختارنامه، آزاده (۱۳۸۶). بررسی رنگ در حکایت‌های هفت‌پیکر نظامی. ادب پژوهی. دوره ۱.شماره ۲. ۱۶۷-۱۸۹
-حقیقت، عبدالرفیع (۱۳۶۷). تاریخ عرفان و عارفان ایرانی. تهران: کوشش
-حسین بن محمد بن الحسن الدِّیار بَکْری (بی تا). تاریخ الخمیس فی أحوال أنفس النفیس، (ج‏۱). بیروت: دار صادر
-خبره­زاده، علی اصغر (۲۵۳۶). جدال نور و ظلمت. تهران: آبان
-روهینا، ماهک و احمدپناه، سید ابوتراب. (۱۳۹۷). بررسی نقش‌مایه درخت سرو در قالی‌های دوره صفوی و قاجار. پیکره، ۷(۱۳)، ۱۷-۳۵.
-رنجبر، مریم، نیک اندیش، بهزاد و چیت سازیان، امیرحسین. (۱۳۹۸). نقش نمادین ستاره در قالی‌های دوره اسلامی. پیکره، ۸(۱۵)، ۶۲-۷۷.
-سیوطی، جلال‌الدین (۱۴۰۴). تفسیر الدر المنثور، قم: دارالمنشورات کتابخانه مرعشی.
-شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان (۱۴۱۳). امالی المفید، کنگره شیخ مفید، قم.
-صدیقی، غلامحسین (1372). جنبش­های دینی ایرانی در قرن­های دوم و سوم هجری. تهران: پاژنگ.
-شهری باف، جعفر(۱۳۸۳). طهران قدیم، چاپ ۴، تهران، جلد۲: نشر معین
-طبری، محمد بن جریر (۱۳۶۴). تاریخ طبری. ترجمه ابوالقاسم پاینده. چاپ دوم. تهران. ج ۱۳: اساطیر.
-طبرسی، احمد بن علی(۱۴۰۳). الاحتجاج علی اهل اللجاج، مشهد: مرتضی
-عناصری، جابر (۱۳۶۶). درآمدی بر نیایش و نمایش در ایران. چاپ اول. تهران: جهاد دانشگاهی.
-غزالی، محمد (۱۳۷۴). کیمیای سعادت. به کوشش حسین خدیو جم. تهران: علمی و فرهنگی
-قاسمی، ریحانه (۱۳۹۶). رنگ فرمانروای فرهنگ. چاپ اول. تهران: نسیم تحول.
-قاضی‌زاده، خشایار؛ خزایی، محمد (۱۳۸۴). مقامات رنگ در هفت‌پیکر نظامی و تجلی آن در نمونه‌ای از آثار نگارگری. پژوهش هنر اسلامی، شماره ۳. صص ۷ -۲۴
-قرنبغ دادگی (۱۳۷۸). بندهشن. گزارنده مهرداد بهار. تهران: توس
-کربن، هانری (۱۳۸۷). انسان نورانی در تصوف ایرانی. ترجمه فرامرز جواهری نیا. چاپ دوم. شیراز: آموزگار خرد.
-کاشفی سبزواری، حسین (۱۳۵۰).  فتوتنامه سلطانی. به اهتمام محمدجعفر محجوب. چاپ اول. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
-کبری، نجم‌الدین (۱۹۹۳). فوائح الجمال و فواتح الجلال. ویراسته یوسف زیدان. قاهره: دار سعاد الصباح.
-گیلانی، عبدالقادر (۱۳۹۴). الغَنیهُ لِطالبی طریقُ الحق. ترجمه زاهد ویسی. سنندج: آراس
-محمودی،خیراله؛ بخشی زاده، معصومه (۱۳۹۲). مزرع سبز فلک نگاهی انتقادی به شعر حافظ. هفتمین همایش پژوهش‌های زبان و ادب فارسی. صص۱۶۱۲-۱۶۲۳
-مستوفی، عبدالله (۱۳۸۸). شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی واداری در دوره قاجاری، از آقا محمدخان تا آخر ناصرالدین‌شاه، (ج۱). چاپ ۶. تهران: زوار.
-مونسی سرخه، مریم و همکاران (۱۳۹۴). نوع لباس و نمادهای رنگ در عرفان اسلامی. هنرهای زیبا. دوره ۲.ش۴۴. ۵-۱۴
-میبدی، ابوالفضل (۱۳۷۱). کشف‌الاسرار و عده الابرار. به اهتمام علی‌اصغر حکمت. تهران: امیرکبیر.
-نیکوبخت، ناصر؛ قاسم‌زاده، سیدعلی (۱۳۸۷). سمبولیسم نور و رنگ در عرفان ایرانی اسلامی. مطالعات عرفانی . شماره ۸. صص  ۱۸۳ - ۲۱۲