Document Type : Original Article
Authors
1 Faculty of Visual Arts, University of Arts, Tehran, Iran
2 Faculty of Architecture, University of Art, Tehran, Iran.
Abstract
Keywords
Article Title [Persian]
Authors [Persian]
بیان مسئله: نامکانی مفهومی است که نخستین بار توسط انسانشناس فرانسوی، «مارک اوژه» در سال ۱۹۹۲ مطرح شد. این پژوهش در پی بررسی این مفهوم در عکاسی معاصر ایران، با استفاده از نظریات «اوژه» است. در این فرآیند نخست به تشریح نامکانی و عوامل پیدایش آن و سپس به ویژگیهای دوران سوپرمدرنیته پرداخته شده و با استفاده از آن توضیح داده میشود که چگونه نامکانی در این عصر ایجاد میگردد. همچنین در ادامه به رابطة نامکانی و عکاسی و اینکه چگونه نامکانی پس از مدرنیسمِ عکاسی، در آثار جریاناتی نظیر زمیننگاری نوین هویدا شد، پرداخته میشود. در ادامه آثار دو عکاس معاصر ایرانی، «محمد غزالی» و «مهران مهاجر» مطالعه شده و چگونگی نمود نامکانی در آثار این دو جستجو میشود.
هدف: شناخت مفهوم نامکانی با استفاده از نظریات اوژه در آثار دو عکاس معاصر ایرانی محمد غزالی و مهران مهاجر است.
روش پژوهش: منابع این پژوهش کتابخانهای و روش ارائه آن توصیفی وتحلیلی است.
یافتهها: شیوههای بازنمایی مهاجر و غزالی، بیانگر مؤلفههای نامکانی است و فضا در آثارشان، برملاکننده مناسبات جغرافیایی، انسانشناختی و جامعهشناختی است. دو عکاس برای بازنمایی فقدان هویت، تاریخ و رابطه در نامکان، به تمهیداتی چون مواجهه موقت به واسطة عکاسی اسنپشاتی و اتفاق، بازنمایی مخدوش بودن هویت جمعی در ارتباط با عامل هویتساز، جایگزینی ارتباط بین فرد و شیء به جای افراد با یکدیگر و همگانی کردن خلق اثر در راستای افراط در مرجعیتهای فردی متوسل شدند. افزون بر این، مشخص شد که با به تصویر کشیدن امور جزیی مخدوش مستتر در امر کلی بنای تاریخی از مکان، نسبت با زمان حال، نامکان میسازد.
Keywords [Persian]