The Structure of Thought in Imaginative Painting based on the Concept of Traditional Art

Document Type : Original Article

Author

, Department of Art, Abadan Branch, Islamic Azad University, Abadan, Iran.

Abstract

Problem Definition: In the face of the promotion of modern art schools in Iran, Khiali-Negari painting was formed as a continuation of the miniature tradition and its combination with the artistic methods of its time, and attempted to find its method of expression appropriate to popular and religious art. The origin of the identity and originality of these works refer to the inner principle of the artist and is manifested through symbolism and cryptography in a material form. Based on Coomaraswamy's views and the link between his views on the concept of traditional art and the works of this school, it is possible to explain the structure of thought and artistic method in Khiali-Negari painting so that the position and value of Khiali-Negari painting among the schools of art and traditional arts can become more noticeable.
Objective: This article intends to explain the structure of thought school of Khiali-Negari painting based on the definition and function of traditional art based on the Coomaraswamy point of view.
Research Method: The research method in this article is theoretical and based on qualitative analysis and data collection has been performed in the form of desk study and using library resources.
Results: Coomaraswamy sees art as the physical expression of a pre-conceived form that refers to something beyond itself, and this art is always symbolic. In this regard, the traditional artist goes through two areas: one is the area of ​​liberation and the other is the area of worship. Traditional art is understood on the basis of the intuition of exemplary forms based on intuitive reason. In addition, regarding the basis of this concept, the thought, as well as the ultimate goal ofthe  Khiali-Negari painting, is nothing but the expression of truth and the attainment of truth. As a result, it was discovered that the structure of thought and artistic method in the school of Khiali-Negari painting was formed in the shadow of Islamic tradition and spirituality, Shiite b,eliefs and a theological worldview; moreover, the artist relied on rationality and deep thinking to create the artworks. This is considered a form of worship by the artist. When the theological and Sufi view is an important concern for the Iranian artist, creating a copy of the world of immortal material is considered useless, so he/she depicts a world that is the product of her/his belief and imagination

Keywords


Article Title [Persian]

ساختار اندیشه در نقاشی خیالی‌نگاری بر مبنای مفهوم هنر سنتی

Author [Persian]

  • رضا علیپور
گروه هنر، واحد آبادان، دانشگاه آزاد اسلامی، آبادان، ایران.
Abstract [Persian]

بیان مسئله: نقاشی خیالی‌نگاری در رویارویی با ترویج مکتب‌های هنری دوران تجدد ایران، در تداوم سنت نگارگری و تلفیق آن با شیوه‌های هنری دوران خود شکل گرفت. نقاشان این شیوه در تلاش بودند تا روش بیانی ویژة خود را متناسب با هنر مردمی و مذهبی بیابند. خاستگاه هویت و اصالت این آثار به اصلِ درونی هنرمند ارجاع دارد و به‌واسطة نمادپردازی و رمزگرایی در قالبی مادی تجلی یافته است. آن‌چه مسئله است این است که چگونه می‌توان بر مبنای نظر «کوماراسوامی» و نسبت آرای وی در حوزه مفهوم هنر سنتی با آثار این مکتب، ساختار اندیشه و روش هنری در نقاشی خیالی‌نگاری را تبیین کرد تا بر این اساس، جایگاه و ارزش آثار نقاشی خیالی‌نگاری، میان مکاتب هنری و هنرهای سنتی نمود بیشتری یابد.
هدف: هدف این نوشتار تبین ساختار اندیشه مکتب نقاشی خیالی‌نگاری بر مبنای تعریف و کارکرد هنر سنتی از نظر کوماراسوامی است.
روش پژوهش: روش پژوهش در این مقاله به‌صورت نظری و بر اساس تحلیل کیفی صورت گرفته و گردآوری اطلاعات به‌صورت مطالعة اسنادی و با بهره از منابع کتابخانه‌ای انجام شده است.
یافته‌ها: کوماراسوامی هنر را بیان جسمانی فرمِ از پیش تصور شده‌ای می‌داند که به چیزی مافوق و ماوراى خودش اشاره دارد، و این هنر همواره سمبلیک و نمادین است. در این حوزه، هنرمند سنتی دو ساحت را از پیش می‌گذراند، یکی ساحت رهایی و دیگری اقتناص و عبودیت. هنر سنتی بر اساس شهود صور مثالی با ابتنای بر عقل شهودی مفهوم می‌یابد و بر مبنای این مفهوم، اندیشه و نیز هدف غایی نقاشی خیالی‌نگاری چیزی جز بیان حقیقت و رسیدن بدان نیست. در نتیجة حاصل از آن دریافتیم که ساختار اندیشه و روش هنری در مکتب نقاشی خیالی‌نگاری در سایة سنت و معنویت اسلامی، باورها و عقاید شیعی و جهان‌بینی عرفانی شکل گرفته و هنرمند با تکیه بر عقلانیت و ژرف‌اندیشی به آفرینش اثر هنری دست زده و همین عامل برای هنرمند نوعی عبادت تلقی شده است.

Keywords [Persian]

  • هنر سنتی
  • نقاشی خیالی‌نگاری
  • ساختار اندیشه
  • آناندا کوماراسوامی
  • خردورزی
- بلوکی‌فر، عباس. (1363). تصویرپرداز عاشورا. کیهان فرهنگی، (۷)، ۴۷-۴۸.
- بینای‌مطلق، سعید. (1387). بررسی و نقد زیبایی و کمال از نظر آناندا کوماراسوامی. فرهنگستان هنر، ویژة نقد سنتی هنر، (9)،72-80 .
- پاکباز، رویین. (1379). نقاشی ایران از دیرباز تا امروز(چاپ اول). تهران: نارستان.
- جوانی، اصغر. (1385). بنیان‌های نقاشی اصفهان(چاپ اول). تهران: انتشارات فرهنگستان هنر و سازمان چاپ و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
- چلیپا، کاظم. (1390). بررسی تأثیر هنر و ادبیات ملی و مذهبی بر نقاشی قهوه‌خانه‌ای (رسالة دکترای پژوهش هنر). دانشکده هنر، دانشگاه شاهد، تهران، ایران.
- داداشی، ایرج. (1389). درآمدی بر مسئلة زمان و مکان در نگارگری ایرانی با توجه به نظریات تاج‌الدین‌اشنوی. مجله بیناب، ویژة طریقت معنوی، (17)، 52-61.
- ذکرگو، امیرحسین. (1388). طبیعت در هنر شرقی. مجموعه مقالات همایش طبیعت در هنر شرق(چاپ اول). تهران: فرهنگستان هنر.
- رحمتی، انشاله. (1394). هنر و معنویت (مجموعه مقالاتی در زمینة حکمت هنر)(چاپ دوم). تهران: فرهنگستان هنر.
- سیف، هادی. (1369). نقاشی قهوه‌خانه‌ای(چاپ اول). تهران: موزه رضا عباسی.
- شریف‌زاده، سیدعبدالمجید. (1391). خیالی‌سازان خیال‌انگیز «استاد محمد فراهانی». مجلة بیناب، ویژة هنر سنتی، (21)،63-97.
- علی‌پور، رضا، حاتم، غلامعلی، بنی اردلان، اسماعیل و داداشی، ایرج. (1397). حقیقت قدسی و نسبت آن با نقاشی قهوه‌خانه‌ای. باغ نظر، ۱۵ (63)، 64-55.
- علی‌پور، رضا، حاتم، غلامعلی، بنی اردلان، اسماعیل و داداشی، ایرج. (1397). افتراق معنای هنر در نگرش سنتی و مدرن از دیدگاه کوماراسوامی. مطالعات هنر اسلامی، ۱۴ (30)، 63-75.
- کوماراسوامی، آناندا. (1393). فلسفة هنر مسیحی و شرقی (ترجمه امیرحسین ذکرگو)(چاپ سوم). تهران: فرهنگستان هنر.
- کیبل، برایان. (1378)، آناندا کوماراسوامی محقق عرصة روح (ترجمة م. هدایتی). فصل‌نامه نقد و نظر، (15)، 67 - 79.
- همتی، همایون. (1386). فهم هنر و هنر فهم(چاپ اول). آبادان: پرسش.
- Coomaraswamy, A. (1955). the Christian and oriental. Philosophy of art. New York: Dover publication.
- Coomaraswamy, A. (2004). the Essential(R P. Coomaraswamy, Ed). Bloomington: World Wisdom Publishers.