Document Type : Review
Authors
1 Associate Professor, Department of Arabic Language and Literature, Faculty of Humanities, Kausar Bejnoord University, Iran.
2 Ph.D. in Persian language and literature, cultural expert, Kausar Bejnoord University, Iran.
Abstract
Keywords
Main Subjects
Article Title [Persian]
Authors [Persian]
مقدمه: در میان ادوار تاریخی ایرانزمین، عصر صفوی از منظر پرداختن به انسانشناسی فرهنگی اقوام ایرانی ارزش بهسزایی دارد. جایی که در آن به لطف آشنایی با جهان غرب، بنیانهای نقد اجتماعی و نگاه انتقادی به مشکلات و مصایب اجتماعی شکل گرفت و همزمان عناصر زشت و زیبای سازندۀ جامعه ایرانی به اروپا نمایانده شد. آرای سیاحان اروپایی در باب عناصر فرهنگی جامعۀ ایران، آیینۀ تمامنمایی است که تبیین و تحلیل آن میتواند به شناخت ارکان عمدۀ فرهنگ و تمدن ایرانی در آن روزگار بیانجامد. توجه اعجاببرانگیز سفرنامههای دورۀ صفویه به قالی ایرانی و تبیین زیبایی و ظرافت آن در شمار مواردی است که سیاحان فرنگی در نوشتههای خود آورده و از این رهگذر بر یکی از بنیانهای فرهنگی ایران و یکی از ملزومات زیستبوم جامعۀ ایرانی انگشت نهادهاند. در پژوهش حاضر به این پرسش که سفرنامههای فرنگی روزگار صفویه، کدام ابعاد انسانشناسی، هنری و تجاری در پیوسته با فرش ایرانی را تبیین کردهاند و این ابعاد در نگرش غربیان نسبت به ایرانیان چه تأثیری نهاده پاسخ داده میشود.
روش پژوهش: این پژوهش متکی بهشیوۀ توصیفی- تحلیلی است که پس از استخراج مطالب مورد نظر از متون مورد بررسی، به کمک منابع کتابخانهای تبیین و تحلیل شده است. نظر به اینکه این پژوهش براساس دادههای تاریخی مندرج در سفرنامهها صورت پذیرفته، لذا روش پژوهش تاریخی نیز در شمار روشهای پژوهش است.
یافتهها: بر بنیاد آنچه ازخلال بررسی یاد کرد قالی ایرانی و متعلقات آن در سفرنامههای فرنگی عصر صفوی استنباط میشود، فرش ایرانی یکی از نیکوترین و جذابترین رسولان فرهنگی ایران در نگاه اروپاییان سدۀ هفدهم میلادی و پس از آن بوده که توانسته است با جاذبۀ بصری شگفتانگیزخود، سیمایی مقبول از ایران عصر صفوی در خاطر فرنگیان ترسیم نماید. قالی ایرانی افزونبر ارزش و نفاست مادی، توانسته اعجاب هنری فرنگیان را برانگیزد و در بهبود نگرش آنها نسبت به اقوام متعدد ایرانی ایفای نقش نماید. همچنین پارهای از هویت فرهنگی اقوام ایرانی از رهگذر نقش و طرحهای قالی برای اروپاییان هویدا شده است.
نتیجهگیری: در سفرنامههای فرنگی اشاره به مراکز قالیبافی، دانش بومی قالیبافی و آداب و رسوم در پیوسته با آن فراوان است. بخش قابلتوجهی از مؤلفههای فرهنگی اقوام ایرانی، همچون پیوند طرحهای قالی با قصههای اساطیری و تاریخ ایرانی، کاربست فرش در مراسم مذهبی و مانند آن از دل تار و پود همین فرش به ناظر اروپایی شناسانده شده است. بیشینۀ توجه سفرنامهها به مبحث تکثر، پراکندگی و تنوع طرح و نقش قالی ایرانی و کمینۀ آن مربوط به آداب و رسوم ایرانی در پیوسته با فرش است.
Keywords [Persian]