جهان سنت، به دوره ی پیشامدرن اطلاق می شود که در آن مفاهیم معنوی و معرفت دینی، در همه ی نسوج جهان پیرامون رسوخ داشت. در این جهان علم و فنون خود را ذیل تعالیم آسمانی دین اعتبار می بخشیدند، ارتباط و پیوستگی خود را با وحی الهی، به عنوان کلیدی ترین استوانهی دین حفظ می کردند و به واسطهی قرابت با آن معنا میگرفتند. آموزش هنر نیز از مسایل بنیادین جهان سنتی همواره از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. این مقاله با توجه به اهمیت مفهوم « سنت » در امر آموزش سنتی هنر، به شکل محتوایی و پژوهشی، توصیفی نوشته شده است. آنچه در همهی جوامع سنتی اشتراک دارد، توجه به پیام آسمانی دین است و به عنوان سوفیا یا « خرد جاودان » شناخته میشود. هنر به طرز سحرآمیزی حامل مفاهیم و معانی برآمده از حقایق معنوی است، که آموزههای دورهی سنت را بازمیتاباند. اما آموزههای فنیِ سنتی در همهی پیشهها، به سرانجام تربیت الهی انسان در پرتو دیدگاه شهودی به کمال روحانی دین منتهی میشوند و از هنجارهای سنتی تبعیت میکند. حاصل آموزش سنتی، تربیت انسان است که خود موضوعی کلیدی است. آموزشهای سنتی در هنر، پیشه و یا علم و فرهنگ در پرتو حکمت و وحی الهی، شکل میگیرد. « سنت» بهعنوان یک مفهوم بنیادی در این مقاله تبیین میشود تا عوارض آن، که جهان سنتی و نظام آموزشی هنر را میسازد روشن تر شناخته شود.