پس از گذشت بیش از ۸۰ سال از آغاز جنبش نوگرا در نقاشی ایران که طبق نظر " مجابی" از سال ۱۳۱۵ شروع میشود، نقاشی ایران به تبع تحولات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، شاهد تحولات مهمی بوده است. با رویداد انقلاب اسلامی در انتهای دهۀ۵۰ تحول دیگری در هنر نقاشی ایران رخ داد. سرعت پرشتابی تحولات مهمی چون "انقلاب اسلامی " و سپس "جنگ ایران و عراق"، باعث شد تا نقاشان ایرانی فرصت کافی برای فرضیهسازی و تئوریپردازی نیابند. با وقوع این دو واقعه در ایران، جنبشهای هنری قبل از انقلاب اسلامی برای مدتی متوقف شد. شرایط جدید، ساختارهای زیباشناختی جدیدی را میطلبید که جنبشهای قبل از انقلاب اسلامی جوابگوی این نیازها نبودند. در اینمیان هنرمندانی جدید و جوان قدم به عرصه گذاشتند. شماری از هنرمندان قدیمی نیز با توجه به تحولات و شرایط جدید به تولید آثاری پرداختند، مجموع آثار تولید شده در شرایط جدید نشان از نگرشی نو در ساختار و محتوای نقاشی ایران بود. این نگرش به نام " نقاشی انقلاب" شناخته میشود. با توجه به اینکه چهار دهه از شروع این تحولات میگذرد، اکنون زمان مناسبی برای نقد این نگرش است. این که انقلاب اسلامی و وقایع بارز بعد از آن همچون جنگ ایران و عراق و پایان آن، موجب چه تحولی در نقاشی دهۀ ۶۰ ایران شده و ساختار زیباشناختی آثار تولید شده در دهه شصت چه تفاوتی با آثار پیش از آن داشت، سوألی است که در این تحقیق به آن پاسخ داده می شود. پژوهش حاضر کیفی و به شیوۀ توصیف و تحلیل است. اطلاعات به دست آمده از تحلیل نمونه آثار انتخاب شده در سالهای ۱۳۵۶ تا ۱۳۷۰ خورشیدی است و آثار هنرمندانی است که در داخل ایران به صورت رسمی فعالیت میکردند. دادههای آماری نشان میدهد که نقاشان دهۀ ۶۰ تمایلات واقعگرایانه با استفاده از خطوط نهفته و منحنی، شکلهای عینی، بافتهای شبیهسازیشده و پرسپکتیو یکنقطهای، دونقطهای یا ترکیبی داشتهاند. همچنین تمایلات نمادگرایانه باعث شده در رنگآمیزی آثار از رنگهای ذهنی که به واقعیت عینی وفادار نیست استفاده کنند.
- Tabasi, M. and Ansari, M (2006). A Study of the Content and Form in Painting of the First Decade of the Islamic Revolution. Visual Arts. Volume 27. P 87-96.