جایگاه ذهنیت در بازنمایی طبیعت در آثار نقاشی سزان بر اساس مفهوم آن در اندیشه کانت

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 کارشناس ارشد ارتباط تصویری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد الکترونیکی، تهران، ایران

2 مربی گروه هنر، دانشگاه آزاد اسلامی، آبادان، ایران.

چکیده

پل سزان از نقاشان فرانسوی قرن نوزدهم در آفرینش آثار نقاشی خود دیدگاه تازه ­ای را مطرح کرده و بازنمایی به روش سنتی در هنر را مورد نقد قرار داده است. این مقاله در نظر دارد حضور ذهن و ذهنیت را در آثار نقاشی سزان بررسی نماید. بدین منظور و به جهت تعیین چارچوبی منظم در این پژوهش، این بررسی بر مبنای مفهوم"ذهنیت" در اندیشۀ"کانت" (از فلاسفه بزرگ) انجام می­ پذیرد و سپس بر این مبنا، نظم عقلانی آثار سزان در بازنمایی ذهنیت وی از طبیعت مورد تحلیل قرار می­ گیرد. فرضیۀ این پژوهش بدین شرح است: بر پایۀ نگرش"کانت" به نظر می­ رسد در رابطه با "فاهمه" و"ذهنیت" در حوزۀ فلسفه، می ­توان نقش بنیادین ذهنیت در تحول آثار نقاشی سزان را به ­عنوان بنیان­گذار هنر مدرن توجیه نمود. نتایج حاصل این پژوهش مشخص کرد که سزان به ­عنوان یکی از هنرمندان تأثیرگذار در هنر مدرن، همانند جستجوهای فلسفی کانت در مقابل تحمیل مطلق واقعیت بیرونی، نمایان­ گر ذهنیتی است که مرکز توجه آن«من اندیشمند» است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی است که با استناد به منابع کتابخانه­ ای داده­ های آن تحلیل  شده است.

کلیدواژه‌ها


- Merleau-Ponty (1945). Cézanne’s Doubt. Mahdi Salimi. www.MindMotor.biz