مقایسۀ مفهوم قدرت در آثار نقاشی ایران درودی و نمایش‌نامه‌های هاینر مولر

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه زبان و ادبیات انگلیسی، دانشکده علوم انسانی ، واحد آبادان، دانشگاه آزاد اسلامی ، آبادان، ایران.

2 گروه هنر، واحد آبادان، دانشگاه آزاد اسلامی، آبادان، ایران.

چکیده

بیان مسئله: نقاشی‌های «ایران درودی» و نمایش‌نامه‌های «هاینر مولر» با هم‌آمیزی دیدگاه‌های متناقض و کاربرد صور خیال ادبی، مفهوم قدرت را به‌عنوان یک نیروی هنری مستقل از هرگونه ایدئولوژی سیاسی و متأثر از درک درونی و اجتماعی مخاطب به ‌بحث می‌گذارند. درودی با استفاده از رنگ‌ها و اشکال نامعین و مولر با هنجارشکنی از حرکات و صحنه‌های نمایشی متداول، مخاطب را در جایگاه سوژه به چالش می‌کشانند تا نقشی فعال در گفتمان قدرت ایفا نمایند. آثار این هنرمندان با عدم‌ داوری و عدم ‌ارائۀ پیام معین، محدودۀ تفکرات قالبی و همنشینی تقابل‌های دوگانه همچون زن/ انفعال، قدرت/ سلطه و گذشته/ حال را به ‌تعلیق در می‌آورند تا مخاطب در برابر چالش هستی با نیستی وادار به تعریف مجدد مفهوم قدرت و تغییر چارچوب‌های سلطۀ فکری شود. حال، مسأله این است که آثار این هنرمندان چگونه در لایه‌های معنایی مختلف به بیان مفهوم قدرت می‌پردازند و به یاری چه عناصری در صورت اثر خودنمایی می‌کنند.
هدف: مقایسه و تطبیق مفهوم قدرت در نمایش‌نامه‌های هاینر مولر و آثار نقاشی ایران درودی و شناخت ویژگی‌های مشترک این آثار با تکیه بر این مفهوم هدف این پژوهش است.
روش پژوهش: این مقاله با گردآوری داده‌ها به‌صورت کتابخانه‌ای و استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به مقایسۀ مفهوم قدرت در آثار منتخب این دو هنرمند برجسته پرداخته است. برای این منظور، از هر هنرمند دو نمونۀ موردی، شامل نمایش‌نامه‌های «هاملت ماشین و مده‌آ ماتریال» از مولر و دو اثر نقاشی با عنوان «رگ‌های زمین» و «طغیان کویر» از درودی به‌صورت تصادفی انتخاب و مورد ‌تحلیل قرار گرفته‌اند.
یافته‌ها: مقایسۀ منتخب نقاشی‌های ایران درودی و نمایش‌نامه‌های هاینر مولر نشان‌دهندۀ وجود مکانیسم مشترک جایگشت سوژه-ابژه است که موجب تغییر معنای قدرت از مفهومی مطلق به مفهومی دینامیک می‌شود. وارونه‌سازی سوژه، ناگزیر جایگاه مخاطب را از ابژه یا بیننده به سوژۀ شرکت‌ کننده در گفتمان هنری تغییر می‌دهد. ساختارشکنی در فرم به تلفیقی از سبک‌های مختلف می‌انجامد که در قالب یک ایدئولوژی خاص نمی‌گنجد. آثار منتخب تفسیر متفاوتی از ارتباط میان مفاهیم متناقض همچون زن/ مرد، جهان‌شناسی/ وطن‌پرستی، پیشرفت/ اصالت و سوژه/ ابژه می‌دهد که موجب وارونه‌سازی دیدگاه غالب می‌شود.

کلیدواژه‌ها


- Aghayi, A. & Jafari, R. (2021). Freezing of melancholic ruins: Psychoanalysis of themes in the third period paintings of Iran Darudi. Bagh Nazar Review, 18(102), pp. 5-12.
- Barker, S. (2012). Hamlet the difference machine. Comparative Drama, 46(3), pp. 401-423.
- Boyeri, M. (2020). Who is Iran Darudi and how Did She Become one of the outstanding Characters in Iran’s contemporary art? Art Title. https://titrhonar.ir
- Foucault, M. (2001). Essential works of Foucault 1954-1984 (Vol 3, Power Michel Foucault) (Faubion, j, Hurley, R, Gordon, C, & Rabinow, P, Ed). New York: New Press.
- Genz, S. & Brabon, B. A. (2009). Post feminism: Cultural texts and theories. Edinburgh, UK: Edinburgh University Press.
- Hadi, S. (2008). An Interpretation on the exhibition of reviewing Iran Darudi’s works in the museum of contemporary art: Iran Darudi the painter of Mughan wisdom. Ayneh Khial (Mirro of Imagination Review), (8), pp. 7-12.
- Hutcheon, L. (2003). Discourse, power, ideology: Humanism and postmodernism. Collected Essays, New York and London publication.
- Hutcheon, L. (2001). The politics of postmodernism. London and New York: Routledge.
- Hutcheon, L. (2000). A theory of parody: The teachings of twentieth-century art forms. Chicago: University of Illinois Press. Dd. 2nd.
- Kalb, J. (1998). On Hamletmachine: Müller and the Shadow of Artaud. New German Critique, (73), pp. 47-66
- Kvistad, I. )2009(. The atomic bomb as Dea Ex Machinâ: Heiner Müller's medea. Didaskalia: ancient theater today, 7(2), pp. 1-6.
- Marranca, B. (1988). Despoiled shores: Heiner Müller's natural history lessons. Performing Arts Journal, 11(2), pp. 17-24.
- Muller, H. (2001). Hamletmachine and other texts for the sage (C. Weber,Trans. & ed.). New York: PAJ Publications.
- Sadrian, M. R. (2010). Analyzing the definitions of parody. Research in Persian Language and Literature Review, (18), pp. 171-202.
- Taghizadeh Momen, M & Kafshchian Moghadam, A. (2020). Demonstration of the world of example and the real world influenced by painting in contemporary Iranian painting (a case study of the works of Mahmoud Farshchian, Iran Droudy and Mehdi Hosseini), Paykareh, 9(22), pp.46-57.
- Taghavi, T. & Pahlavan, M. (2019). Analyzing the reflection of the leftist discourse in Iran’s contemporary painting in 1960s and 1980s in the light of Foucault’s viewpoint. High Level Studies in Art, 1(1), pp. 18-33.