درآمدی بر تحلیل ساختاری روابط بینامتنیت در نقاشی باروک (بر اساس بینامتنیت صریح و ضمنی در نظریه‌ی ژرار ژنت )

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

هیات علمی گروه نقاشی. دانشکده هنر. دانشگاه شهید چمران اهواز. ایران

چکیده

بر اساس نظریه­ ی بینامتنیت، هیچ متنی به خودی خود و در انزوا شکل نمی ­گیرد و نمی ­توان آن را بدون ارتباط با متون دیگر، درک و دریافت نمود. در واقع بر اساس این دیدگاه، تمام دانش ­ها به صورت زنجیروار وابسته به متون قبل از خود هستند. علاوه بر متون نوشتاری، نوعی ارتباط بینامتنی در نقاشی و به ­ویژه در دوره ­ی کلاسیک وجود دارد که در طول تاریخ هنر به تناوب در آثار بسیاری از هنرمندان به گونه ­ایی واضح و صریح انجام شده است. در این میان، پس از تعریف بینامتنیت از دیدگاه دو نظریه پرداز مهم این مکتب از جمله جولیا کریستوا و ژرار ژنت و سپس تقسیم ­بندی این مفهوم در آثار آن­ ها، سعی می­ شود روابط بینامتنی را که صرفاً از همنشینی دو یا چند نقاشی در یک اثر واحد به ­وجود آمده است را مورد بررسی قرار دهیم. در همین راستا مسئله اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل انواع رابطه­ ی بینامتنی است که از حضور یک نقاشی در اثر دیگری از یک نقاش، به دست می­ آید؛ از این رو سوال مهم این تحقیق این است آیا می ­توان با بررسی چینش عناصر و اجزای ساختار تصویر، دو گونه از روابط بینامتنی را که در این نقاشی­ ها باعث ارتباط معنایی دو متن با یکدیگر می شود، تشخیص داد؟ در این نوشتار، با توجه به نظریه ­ی ژرار ژنت و تقسیم بندی دو گونه­ ی مهم بینامتنیت توسط او و انطباق آن با ارجاعات مستقیم تصویری توسط نقاشان، به شیوه ­ایی توصیفی و سپس تحلیلی، آثار برجسته­ ایی از نقاشی دوران باروک مورد ارزیابی قرار می­ گیرد. درک این نوع روابط بینامتنی ، نه تنها در فرایند تحلیل یک نقاشی، بلکه در روش و نحوه ­ی ارجاعات تصویری به آثار دیگران هم سودمند است.

کلیدواژه‌ها


- Gharebaghi, Asghar (2001). Genealogy of Postmodernism. Tehran: The Center for Cultural Studies. 3rd Print.
- Genc, Adem (2016). Influence and Intertextuality.
- Steiner, Wendy (1985). Intertextuality in Painting. American Journal of Semiotics 3 (4):57-67.